وااااااااااای که منم و آدرنالینی که از پیک گذشته و جیییییغ هایی که دلم میخواد همین الان الان الان برم تو کوه وکمر از ته دلم بزنم و رعد و برق و غرّش آسمون و قند پیام مرثا و ایموجیای دخترونه ی فائزه و چهچهه ی روسی و نوستالژیک زنونه تو اتاقم و مهدی پسر صدیقه خانم و فکر پرسشنامه ها و خیال شرجی بوشهر و خونه های کاهگلی و سفره های خالی و شازده دومادِ چن وقت دیگه و آمینوگلیکوزیدها و نسل سوم سفالوسپورین ها و قهقهه ها و دعاهای خنده دار حانیه و سجاده ی رو به پنجره و نور اتاق محسن و تنهایی و دیوونگی و هی غرش و هی رعد و برق و هی شرشر و هی موهای خیس و پرسه های حیاط و بوی نم بارون و بوی باغچه ی پر از شب بو و رز و برگهای انگور و هی سهراب و هی مستی و هی خنده هایی که محو نمیشن و هی ذکر و هی گریه و هی عشق و هی شوری که مثل آتیش مثل فشفشه ی شب تولد تو دل آدم روشنه و میسوزه و دیوونت میکنه و دلت جیغ میخواد و گریه و فریاد و خوشالی و سجده و بارون و هی بارون و هی شرشر و هی نم نم و هی آرزو پشت آرزوی کیک تولد و اتوبوس و جاده ی دیوونه کننده و خیال خوابگاه سادات و شبای پر از فیلم و بخاطر اون فقط بخاطر اون رفتن و هی رفتن و آیه های نجات بخش و قدّ بلند نارون ها و سالاد الویه و صداااای بارش شدید و ابرهای خاکستری و ضعف و گرسنگی و خدایی که خوووووب میدونه کِی دستای منو ببره رو پخش بدون تاریخ و خدایی که وقتی جیغ میزنم همون موقع به آسمون میگه ببار و تسبیح و شوق و قطره های ابری که همه جا رو پوشونده و دعاهایی که یک به یک مستجاب میشن و خواب لباس عروس و قاصدکی که تو باغچه هی این ور و اون ور میره و معلومه که خبرای خوب خوب خوب آورده و صدای مردونه ی محمد و اشک شوق و اشک شوق و اشک شوق و منِ مستِ مستِ مست و خیال لحظه های شیرین و شکستن سکوت این خونه با صدای خنده هاش و هی شکر و شکر و هی شکر



بابا بغلم کرد. با مامان هم زدیم قدش! من منتظرم حالا. منتظر جاده. منتظر خنده هاش. من تو دلم هی میگم خدایا شکرت و شرمندتم، که این همه بی معرفتم در حالیکه تو حتی یه دونه از خواهشامو بی جواب نمیزاری، وقتی میگم غیّر سوءحالنا بحُسنِ حالک، میدونی دقیقا میدونی چکارکنی!! خدا‌. خودت کمک کن که اون آیه ها‌‌

.

.

.

.

مرثا دیوونست. پیام داده: عمه دوسی، برام گوشواره خوشکل بخر با گردنبند با گل سر با عروسک.

منم رفتم تو باغچه، زیر درخت اقاقیا کنار بوته های انجیر و آلوئه ورا، یه جا رو انتخاب کردم که توش یه بوته گل بکارم، اسم گله رو هم بزارم عمه دوسی.

من دیوونه ترم؟


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نمونه سوالات بایگان فنی حرفه ای سال ۹۸ Edwin دانلود نرم افزار اندروید 96 ایشیق ( ishigh ) ذکرهای فراموش شده مهندس علی دستجردی کودکان کار Sarah مینیمال های یک کلاغ سپید